جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

خدای مهربونم

میدونم وقتی به سختی و مشکلاتی میرسم که نمیتونم تحملشونم کنم نمیتونم باهاشون کنار بیام

یاد تو میافتم اون موقع صدات میزنم اون وقته که یادم میافته یه خدای مهربون دارم یه خدای عزیزی دارم

نمیدونم چرا اینطوریه وقتی یه گرفتاری پیش میاد یهویی میای تو ذهنمون مگه تو فقط خدای

سختی و حل شدن مشکلات ما هستی

نه خداجونم

تو خدای همه لحظات ما هستی لحظه سختی ها و مشکلات

خدای تموم لحظات شاد و شیرین ما

خداجونم به دل نگیر

من از طرف خودم میگم

ببخش اگه در وقتایی که خوشبختم و احساس خوشی میکنم تو رو شریک نمیکنم تو رو عامل نمیدونم

خدایا اومدم اینجا تا بهت بگم

شکرت صدمرتبه و هزاران و صدهزار و هزار هزاران مرتبه شکرت

با زبون قاصر با زبون بی زبونی ازت سپاسگذارم

ممنونم ازت

دوست دارم جوری زندگی کنم که از داشتن بنده ای مثل من خوشحال بشی

و یه جورایی افتخار کنی ولی خیلی شرمندتم

نمیتونم اون طوری باشم که تو میخای

بنده سربراه بودن در زیر سایه خدای بخشنده ای مثل تو آسونه ولی من خودم مقصرم

کمکم کن

خدای من!

 
اگر مرا به جرمم بگیری، تو را به عفوت می‌گیرم

 
اگر دست بر گناهم بگذاری، چنگ در دامن بخششت می‌زنم.
 
اگر به معصیتم بنگری، چشم به کرامتت می‌دوزم.
 
اگر بدی‌ام را به رخ بکشی، خوبی و لطف بی منتهایت را بر ملا می کنم..